ستاره خاموش

ستاره خاموش

آمدم که نورانی باشم و راه را نشان دهم اما
ابرهای غفلت بی فروغم کردند
و اکنون باید ببارد باران ندامت و بجوشد چشمه ی توبه تا بشوید هرچه غبار سستی ست...
باید نورانی شوم

پ ن: اینجا همه چی قاطیه، و قضاوت مطلقا ممنوع!

آخرین مطالب

  • ۱۹ تیر ۹۹ ، ۲۳:۰۰ من

دیالوگ جدید

سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۳۶ ب.ظ

هر شب وقتی میخواست بخوابه به آخرین نفری که می دید می گفت: صبح زود بیدارم کنید.

دیشب دیالوگش عوض شد!

فکر کنم این یه ماه هر شب میگه: سحر منم بیدار کنید فردا حتتما روزه ی راسی راسی می گیرم.

و اون یه نفر لبخند میزنه و میگه حتما خیالت راحت بخواب.

چققدر پیگیریش رو دوست دارم. و چقدر محتاج دیدن اخلاصشم!

نا امیدی براش معنا نداره بنده ی کوچولوی خدا

۹۸/۰۲/۱۷ موافقین ۲ مخالفین ۰
dark star

نظرات  (۳)

۱۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۴۱ دچارِ فیش‌نگار
پسره؟ :)
پاسخ:
چطور؟
از دیالوگش متوجه جنسیتش شدید؟:))
۱۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۷:۵۷ آشنای بی نشان
منم بچه بودم خیلی دوست داشتم سحرها بیدارم کنن و روزه بگیرم
پاسخ:
ما از 8 سالگی همه مون روزه میگرفتیم 
نکته مهم رسوندنش ب افطار بود که من اکثرا ... :)
۱۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۸:۵۵ دچارِ فیش‌نگار
از اینکه گولتون میزنه میگه روزه ی جدی میگیرم :)
پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی