ستاره خاموش

ستاره خاموش

آمدم که نورانی باشم و راه را نشان دهم اما
ابرهای غفلت بی فروغم کردند
و اکنون باید ببارد باران ندامت و بجوشد چشمه ی توبه تا بشوید هرچه غبار سستی ست...
باید نورانی شوم

پ ن: اینجا همه چی قاطیه، و قضاوت مطلقا ممنوع!

آخرین مطالب

  • ۱۹ تیر ۹۹ ، ۲۳:۰۰ من

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

همیشه دوست داشتم تو شهر یه چیزی باشه که صورتمو بپوشونه! 

کرونا خیلی دوستانه این خواسته مو برآورد.

 

خدایا بحق این روزهای نورانی حقیقت شریعت حقه رو بر همه ی ما مکشوف کن...

dark star
۲۲ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۰۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

الهی لم یکن لی حول فانتقل به عن معصیتک الا فی وقت ایقظتنی لمحبتک

 

مگرنه اینست که اولین گام یقظه و بیداریست!

و مگر نه اینست که عبد چون یک گام به پیش نهد، رب ده قدم بسوی او پیش خواهد آمد!؟

من معترفم که حتی توان گام اول را هم ندارم و زمانی سیر و یلوکم آغاز خواهد شد که  اولین گام را هم تو برداشته باشی.  چرا که: 

گر نباشد کششی از سوی معشوق      کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

dark star
۲۰ فروردين ۹۹ ، ۰۵:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود...

این روزهای پر از نور و معنویت، اوج دلتنگیهای منه برای خودم.

خودِ پنج سال پیش به قبلم!

کاش میشد برگردم به اون روزا

یکی گفت این تنبیهته که قدر اون روزا رو ندونستی!

و یکی منصفانه تر گفت: بالاخره هر فرازی فرودی هم داره؛ هنرت این باشه که از این فرود به سلامت رد بشی...

امید که دارم نه ازون امیدهای سیاسی!

من امید به حقیقت وجودیم دارم، و به مبدا لایزال فیض

میدونم فیضان می کنه و رها میشم ازین بندها...

ان شاءالله

dark star
۱۳ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

چقدر سوای از همه سختیهاش، کِیف میده!

نه باید صبح بدو بدو بچه بذاری مدرسه و خودت بری سرکار، نه باید هوای رییسو داشته باشی که دو ساعت میخوای زودتر بری به کلاست برسی، نه خجالت خانواده داری که شب خسته و کوفته از کلاس میای و...

تازه از همه هیجان انگیزتر اینه که سر کلاس پاتو دراز میکنی، ببخشیدا اگه خیلی خسته بشی یه کم دراز میکشی، بین کلاساهم با خانواده خستگی در میکنی!

فقط یه کم نگرانی هست درمورد حقوق آخر ماه که احتمالا این ماه ازش خبری نیست!

اونم فدای سرت خدا رزّاقه..

dark star
۱۱ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تو رو خدا بهم فحش ندید!!!

میخوام اینجوری بهش نگاه کنم

هرچند مهمون ناخونده و ناخواسته و برای کلیت جامعه مزاحمه، اما من خیلی ازش بدم نمیاد و خیلی هم نمی ترسم که بگیرم. 

فقط اگر ین بندِ مقدس خانواده به پام نبود، الان تو بیمارستان بودم. 

از وقتی اومده خیلی چیزا حقیقتشون داره رو میشه! 

 یه نمونه اش پول؛ همینکه داد و ستدش منع شده خیلی خوبه. 

یکی دیگه خریدهای غیر ضروری؛ شهر ما که شده دور از جون همشهریای فهیم قبرستون؛ از بس ملت رفت و آمد ندارن. 

از مسلمون شدن مردم نگم که...

آرایش و مد و... رفته تو گونی

قبلش زیاد از روایات میشنیدیم ک دستاتونو بشورید،نظافتو رعایت کنید و... اما کو گوش شنوا حالا همه برا خودشون شدن یه پا مامور بهداشت.

صله رحم هم که قربونش برم از بس میترسیم خدای نکرده یکی رو از دست بدیم، راه به راه به این و اون زنگ میزنیم.

 

از شوخی گذشته از فواید بزرگش که همه مونو باید به شکر واداره یک دوره حداقل یک ماهه اعتکاف خانگیه که چه کارها که نمیشه کرد. 

واقعااگر قدر ندونیم و فرصتو از دست بدیم خیییلی....

dark star
۱۱ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر