ستاره خاموش

ستاره خاموش

آمدم که نورانی باشم و راه را نشان دهم اما
ابرهای غفلت بی فروغم کردند
و اکنون باید ببارد باران ندامت و بجوشد چشمه ی توبه تا بشوید هرچه غبار سستی ست...
باید نورانی شوم

پ ن: اینجا همه چی قاطیه، و قضاوت مطلقا ممنوع!

آخرین مطالب

  • ۱۹ تیر ۹۹ ، ۲۳:۰۰ من

همدلی اینچنینم آرزوست

سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۸، ۱۱:۱۳ ب.ظ

اون یکی داره حرص میخوره که لباسی که فردا باید آماده تحویل معلمش بده خراب شده و انواع راه حلها رو زیر و رو میکنه برای اصلاحش...

این جغله نشسته باهر حرکت میگه آفرین!

چه جالب!

منم دوس دارم بزرگ شدم خیاط بشم!

و لباس باخنده و قربون صدقه درست میشه

و من فکری ام

خدایی گاهی به اندازه یه بچه شش ساله اصول همدلی و تشویق یه آدم شکست خورده رو نداریما!

۹۸/۰۱/۲۷ موافقین ۲ مخالفین ۰
dark star

نظرات  (۴)

آقا میشه نقش های داستان رو یه جا تعریف کنید؟ :)
پاسخ:
:)
اینجوری جالبتر نیست؟
منکه معما دوس...
منم معما ندوست :)
مثلا لوسی می گوشه وبش عناصر ماجراهاش رو معرفی کرده آدم میفهمه پسرک کدومه یا چند سالشه مثلا
اون جوری شاید گویاتر باشه :)

پاسخ:
فرمایشتون متین
شاید به این نتیجه برسم که اونجوری که شما میفرماییدبهتره

راستش من ازخودراضیم، برا دلم می نویسم و دوس ندارم کسی(غیر ازیکی که چاره ای نیست) بشناسدم
ما حواسمون هست که نشناسیمت :)
پاسخ:
شما بزرگوارید

و چه زود می گذرد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی